به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: به گواه حافظهها، تصاویر و آرشیوها و به تأیید پیشکسوتان مو سپید کرده در مسیر انقلاب اسلامی، نماز جمعه دیروز تهران را میتوان یکی از تاریخیترین و چهبسا تاریخیترین نماز جمعه برگزار شده در سالهای پس از انقلاب و یکی دیگر از معجزات در طول انقلاب اسلامی دانست.
از یکسو میتوان به انبوه جمعیتی که علاوهبر تهران از استانهای دور و نزدیک، گاه با تحمل ساعتها سختی راه، راهی مصلی امام خمینی(ره) شده بودند اشاره کرد که به جرأت میتوان این حجم از جمعیت را بینظیر دانست و از سوی دیگر شرایط خاص برگزاری این نماز تاریخی را مورد تأکید قرار داد که چند روز بعد از سیلی محکم نیروهای نظامی کشورمان به صورت کریه رژیم جنایتکار صهیونیستی و در شرایطی که برخی نسبت به برگزاری این نماز سیاسی-عبادی در این برهه ابراز نگرانی میکردند برگزار شد و مردم این چنین سینه سپر کرده و شجاعانه و بیش از هر زمان دیگری به همراه خانواده و فرزندان خود در نماز «جمعه نصر» حاضر شدند.
در عین حال باید راز این شجاعت و نمایش اقتدار مردمِ سوار بر کشتی انقلاب در طوفان و تلاطم سهمگین منطقه را در وجود سکاندار این کشتی جست و جو کرد. رهبر حکیمی که برپایی این نماز جمعه تاریخی و دشمنشکن تصمیم او بود و صلابت و شجاعت متبلور شده در مردم حاضر در این نماز هم از شجاعت و اقتدار او نشأت گرفته بود.
شجاعت و صلابت این رهبر حکیم در برابر ظالمان و مستکبران عالم در کنار حمایت و عطوفت ایشان نسبت به مظلومان و ستمدیدگان، او را به شخصیت محبوب مردم منطقه که بسیاری از آنها از وادادگی و ترس و تزلزل رهبران و مسئولانشان در برابر مستکبران و بیتفاوتی نسبت به مظلومان شرمنده و عصبانی و ناامید هستند تبدیل کرده است.
اما این نماز پرصلابت و حضور دشمنشکن مردم کشورمان در پشت رهبرشان، تنها نمونه از این دست نیست. این مردم همانهایی هستند که در مواقع مختلف با شجاعت و فداکاری پای کار آرمان بلند خود ایستادهاند؛ از ایستادگی پای آرمان شجاعانه مبارزه با طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی تا کنار زدن گروهکهای منحرف و جیرهخوار دشمن که تا پای کشتار و ترور مردم این سرزمین پیش رفتند؛ از حضور پرافتخار و داوطلبانه در ۸ سال جنگ تحمیلی برای دفاع از میهن اسلامی در برابر یکی از مجهزترین ارتشهای آن روز دنیا که مورد حمایت آمریکا و بسیاری از کشورها بود تا حضور همراه با بصیرت در خنثیکردن فتنههای سهمگین مورد حمایت دشمن در سالها و دهههای مختلف و... نمونههایی از شجاعت و صلابت مردم ولایتمدار این سرزمین مقدس است.
این مردم شجاع و حاضر در صحنه و این رهبر حکیم و مقتدر که امروز این چنین تحسین دوستان و ترس و لرزه دشمنان را رقم زدهاند، این صلابت و شجاعت و اثرگذاری را در مکتب پیر و مقتدایی آموختهاند که خود پدیده بینظیر قرن اخیر بود.
امام خمینی(ره) که در ظلمانیترین مقطع تاریخ معاصر این سرزمین با شجاعت متکی به قدرت اراده الهی در برابر ظلم و ستم طاغوت داخلی و استبداد خارجی قد علم کرد و مسیر تاریخ را در این کشور و منطقه و حتی جهان تغییر داد.
معجزه خمینی(ره) بود که تنها با اتکای به قدرت لایزال الهی و بیدار کردن مردم تحت ستم، در برابر رژیم پهلوی با انبوه امکانات نظامی و امنیتی و ساواک و... و برخورداری آن رژیم از حمایت ابرقدرتها پیروز شد و در این راه نه از دستگیری و تبعید ترسید و نه از تهدیدات و بذل جان.
آن مرد بزرگ و آن رهبر الهی بود که از یکسو با شجاعت و صلابت در برابر ظلم ایستادگی کرد و از سوی دیگر با معجزهای مسیحگونه، انسانهای بیتفاوت و خود ضعیفپندار و جامعهای به ظاهر زنده اما رنگ مرده گرفته در پس ظلم تاریخی هزاران ساله را احیا کرد.
او نه در جریان مبارزات انقلابی و نه در جریان جنگ تحمیلی و نه در برابر زورگویی مستکبران عالم هرگز نهراسید.
شجاعتی که بیکم و کاست پس از او در خلف صالح و یکی از برجستهترین شاگردان مکتبش، رهبر معظم انقلاب نیز تجلی پیدا کرد و همگان به وضوح دیدند که «خامنهای خمینی دیگر است» و راه و مکتب امام پس از او با اقتداری روزافزون ادامه دارد.
در همین مکتب انسانساز است که علاوهبر ایجاد جامعه شجاع و الگو، چهرههای مختلف و بینظیری تربیت شدند که جز در این مسیر، راه به چنین تربیت عظیمی پیدا نمیکردند.
در این مکتب است که یک گروه کوچک از جوانان لبنانی به مجموعه بزرگ و پرصلابت حزبالله تبدیل شدند و در تحت رهبری ولی فقیه است که طلبهای جوان و ناشناس، به خودباوری و ایمانی میرسد که او را تبدیل به بزرگترین و شجاعترین رهبر جهان عرب و خار چشم رژیم صهیونیستی و آمریکا و الهامبخش جوانان تشنه مقابله با ظلم میکند. شهید عزیز سید حسن نصرالله بیش از سه دهه آرامش را از دشمن سلب کرد و تحقیرآمیزترین شکستها را به جبهه ظلم با محوریت اسرائیل و آمریکای جنایتکار تحمیل کرد. یل دلاوری که خود را سرباز مکتب خمینی(ره) و شاگرد خامنهای میدانست و همچون آنها در دفاع از مظلوم در برابر دشمن سینه ستبر میکرد. او آن چنان عرصه را بر دشمن تنگ کرد که برای حذف ظاهری او به صدها تُن بمب سنگرشکن متوسل شدند، غافل از اینکه این مکتب با بمب خاموش نمیشود و این راه انسانساز ادامه دارد.
این مکتب انسانساز بود که نوجوان کارگر و ناشناس اهل کرمان را تبدیل به قهرمان مبارزه با تروریست و نابودگر سفاکترین گروههای تکفیری و سد راه زیادهخواهی رژیم صهیونیستی و آمریکا کرد. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که خود را سرباز رهبرش میدانست، یکی دیگر از جلوههای معجزه این مکتب انسانساز است. سردارِ شجاعی که یار مظلومان بود و خصم دشمنان. سرداری که تحت هدایت رهبر خود آنچنان نقشه دشمن برای منطقه را نقش بر آب کرد که دشمن تلاش کرد کینه او را با شهادتش تسکین دهد؛ حال آنکه به گفته خود آنها، شهید سلیمانی از سردار سلیمانی قویتر است و این مردان و قهرمانان نمیمیرند.
در این مکتب انسانساز است که جوانی گمنام با کمترین امکانات کشور را از وابستهترین حالت در صنایع نظامی به سازنده پیشرفتهترین و کارآمدترین موشکها تبدیل کرد. او شهید
حاج حسن طهرانیمقدم بود که تحت رهبری خلف صالح امام، حلقههای تحقیر علمی و خود کمبینی نظامی را شکست و امروز سهم او در اقتدار و امنیت این سرزمین و شکست و حقارت دشمن غیرقابل کتمان است.
در همین مکتب است که این کشور از آلت دست استعمار آمریکا و انگلیس و کشوری که جرأت مخالفت با اوامر خارجی را نداشت به کشوری تبدیل شد که تحت هدایت رهبری شجاع، در دفاع از مظلومین و دفاع از این سرزمین، با صلابت قلب سرزمینهای اشغالی را موشکباران میکند.
این اقتدار و صلابت ایران اسلامی که امروز افتخار و تحسین دوستان و اعتراف دشمنان را در پی داشته، از معجزات الهی جاری شده در وجود رهبر کبیری است که در راه روشن پیش روی خود جز به خدای خود اتکا نکرد و به پشتوانه این توکل از هیچ قدرتی نهراسید. این مکتب پس از خمینی کبیر با اقتدار با رهبریِ خلف صالحش ادامه یافت و انشاءالله ادامه دارد؛ همانطور که
راه شاگردان مکتب سازش همچون شهید سلیمانی و شهید سید حسن نصرالله پس از شهادت آنها ادامه دارد و کوتاه سخن آنکه «این شهدا رفتهاند نفس تازه کنند برگردند.»